روئیت خداوند

بدست • 20 آگوست 2012 • دسته: نوشتار

با نام تو كه از هيچ ديده اي نپنهاني .                        هفدهم آگوست 2012

ديروز دوستي گرامي ،از همراهان كلاس قرآن ماهيانه در ابن سينا از احوالم جويا شدند  ، گفتم ،عمل جراحي  روز جمعه پانزدهم  به علت قطع برق ،آنهم در شهر نيو پرت بيچ ايالت كاليفرنيا !! انجام نشد .( در اين چند روز گذشته بيشتر از هرزمان شرمنده الطاف بيحد و حساب دوستانم شدم ، آنهائي كه الْفُؤَادشان ( قلب ) را خانه او كرده اند ، در نتيجه اين نازنين هاي من نيز صادقانه شرمنده ام كردند .از همگان سپاس ) . و قرار بر انجام عمل در روز جمعه بيست و چهارم آگست گذاشته شد .البته كه بار اول قرار بود در 22 آگست انجام شود .بعد افتاد به 15، و تا بحال 24 آگوست. تا اراده او بر چه باشد .ما راضي به رضاي او هستيم .

در اين يكماه گذشته چه درسها كه از او و مشيت او فرا گرفتم ، و اجازه ميخواهم كه پاره اي از آنها را با شما نازنين ها در ميان بگذارم . اولا يكي از اساتيد گفتند كه ابراز مسائل شخصي ،آنهم در يك مقاله رسمي كار درستي نيست ، ( اشاره ايشان به اولين مقاله اي بود كه در جواب آقاي سروش نوشتم ، و بيماري جسمي خودم را با شما در ميان گذاشتم ).امروز به ايشان و ديگر مهربانانم  معروض ميدارم كه دراين عمر ناقابل تلاش كردم با آنها كه دوستشان دارم هرگز رسمي نباشم ، و اگر زنده بمانم در دسامبر امسال  هفتادمين بهار اين عشق به  ( او ) و هستي و در مركز آن انسان ، و مخصوصا دوستان بسيار عزيزم  را  همراه با شما خوبان جشن خواهيم گرفت .در اين ميكده عشق  رسمييتي نيست . من با اجازه او  هفتاد سال گذشته را با دوستانم غير رسمي زندگي كرده ام ، پس اجازه دهيد تا بيست سال آينده را نيز . از زماني كه دوستان نازنين من از امكان انجام يك عمل جراحي بر روي پنكراسم آگاه شدند ، ميپرسيدند كه در كدام بيمارستان خواهد بود ؟ ميگفتم در بيمارستان hoag  در شهر new port beach  در ايالت كاليفرنيا .همه ابراز خوشحالي و اظهار اميدواري ميكردند كه ، به ،رفتي در بهترين بيمارستان اين ديار ، كه در تجهيزات و سرويس دومي ندارد . در پاسخ عرض ميكردم كه ما چيزي نميدانيم ،هر چه كه (او) اراده كند .روز جمعه ساعت 6.5 صبح رفتيم بيمارستان . لباس ها را عوض كردند و باز هم خوني گرفتند و نادر آقا را آماده عمل كردند ، كه ! پرستار از راه رسيد ، وگفت عمل امروز انجام نميشود ! چرا ؟ چون از ساعت 5 صبح تا بحال كه برق شهر قطع  شده و سيستم برق خصوصي بيمارستان هم براي اين نوع جراحي ها قبل اطمينان نيست ، در نتيجه بفرمائيد برويد و هفته آينده برگرديد !!.

به آقا فرخ كه از ابن سينا تلفن كرده بودند عرض كردم اگر همكلاسي ها امادگي داشته باشند من براي سه شنبه آينده 21 آگست ميتوانم بر سر كلاس ماهيانه مان حاضر شوم . ايشان پرسيدند كه موضوع درس چه باشد ؟ ، بي اختيار عرض كردم روئيت خداوند !؟ .

راستش را بخواهيد چنان از خود بيخود شدم كه ايشان تصور كردند كه تلفن قطع شده ، چقدر قشنگ بود حالتي رفت كه محراب بفرياد آمد ، آرزو ميكردم كه هرگز از آن (ديدار) به اين جهان با همه زيبائيهايش باز نميگشتم . پس موضوع كلاس سه شنبه شد روئيت خداوند .

همباوران عزيز ، بر من از انتخاب موضوع خرده نگيريد ، انتخاب كننده من نبودم ، او در كمتر از زمان امر به اين مطلب فرمود و من بجزء اطاعت راه ديگري نداشتم ، اكنون هم همانند هميشه قلم را بدست او ميسپارم . آخر: او خداوند  ن  وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ(قسم بقلم و آنچه مينويسد ) هست .

و اما كلمه رَأَي ( ديدن ) و مشتقات آن در قرآن كريم بيشتر از 230 بار در آيايت متعدد و تقريبا با همين معناي ديدن ، روئيت كردن بكار رفته . اين ديدنها در سه حالت انجام ميشود .

اول ،ديدن با چشم است ، براي مثال زماني كه ابراهيم ( عاشق) بدنبال ديدن خداوند سر از پا نميشناخت ، فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى‏ كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ) «هنگامى كه پرده تاريك شب جهان را در زير پوشش خود قرار داد ستاره‏اى در برابر ديدگان او خودنمايى كرد، ابراهيم صدا زد اين خداى من است! اما به هنگامى كه غروب كرد با قاطعيت تمام گفت: من هيچ گاه غروب كنندگان را دوست نمى‏دارم» و آنها را شايسته عبوديت و ربوبيت نمى‏دانم .  اين يك نوع ديدن است . ديدن با چشمي كه در صورت است ، اما در طلب عاشقانه ،ابتدا ديدگان قلب گشوده ميشود و سپس با فرمان قلب ديدگان صورت بدنبال معشوق ميافتد .اتفاقا بعد از اصرار ها پي در پي ابراهيم ( عاشق ) بود كه دوست فرمود : » (وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).و همچنين نموديم ابراهيم را ملكوت آسمانها و زمين و تا بوده باشد از يقين كنندگان . ملاحظه كنيد ، اين يك عشق دوطرفه است ، خداوند در زمين دنبال عاشق ميگردد ، و بمحض اينكه ديد انساني در پي ديدار معشوق است ، طناب عشق را به پائين مياندازد . نگاه كنيد به قرآن، تمامي كساني كه در زمره عاشقان او قرار گرفتند ، و مفتخر به دريافت وحي شدند  با يك زير سازي قبلي آنها را ساخت ، حقيقتا كه آنها هم مژه بر هم نزدند كه نكند لحظه اي از فيض حضور و زيارت  دوست غافل و محروم شوند .

اين نوع ديدار براي هر جوينده اي ميسر است ، شما تصور مكنيد كاشفان در طول تاريخ چه كساني هستند ؟ آنها كه خوردند و خوابيدند ؟ و يك شبه به حل يكي از معضلات بشر دست يافتند ؟ . تصور مكنيد ارتباط  مستقيم و بي واسطه خداوند حتمي بايد بر پيامبران توحيدي باشد ؟ . پس نتيجه زحمات شبانه روزي  اناني كه براي پايان دادن به درد يك همنوع عمري را هزينه ميكنند ، چه ميشود . آيا آنها  از كدامين نيروي برتر و لايزالي كسب نيرو ميكنند ؟ . مسلما ،بدليل اينكه اراده خودشان را در جهت اراده خداوند قرار داده اند ،مفتخر بكسب اين كشف ميشوند .در اين جا ممكن است فرزانه اي سئوال كند كاشفي هم هست كه خود ميگويد من اصلا به خداوند باور ندارم ! چه رسد به وحي و غيره. من با اين نوع برخورد مشكلي ندارم . جواب ما در اين آيه است إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيرُِّ مَا بِقَوْمٍ حَتىَ‏ يُغَيرُِّواْ مَا بِأَنفُسِهِم . سوره رعد آيه 12قطعا خداوند سرنوشت هيچ ملتي را تغيير نميدهد ، مگر آن جامعه تصميم به تغيير خود دهند .اين يك امر حتمي است . او در طرح آفرينش ، و قبل از آغاز آفرينش اين حقيقت را در آن كنجانده .

روئيت دوم ، روئيت صادقه در خواب است إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَأَبَتِ إِنىّ‏ِ رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتهُُمْ لىِ سَاجِدِين. يوسف آيه 4 . «هنگامى كه يوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب يازده ستاره ديدم (كه از آسمان فرود آمدند) و خورشيد و ماه نيز (آنها را همراهى مى‏كردند) همگى را ديدم كه در برابر من سجده مى‏كنند» . يوسف هم روئيت كرد ، چه چيزي را ؟ تجلي اراده خداوند در خواب .

روئيت در جائي كه ،منظور از خبر دادن را ميرساند . قَالَ أَ رَءَيْتَكَ هَاذَا الَّذِى كَرَّمْتَ عَلىَ‏َّ لَئنِ‏ْ أَخَّرْتَنِ إِلىَ‏ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا(62 سوره  «گفت: به من بگو، اين كسى را كه بر من برترى داده‏اى (به چه دليل بوده است؟) اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز عدّه كمى، گمراه و ريشه كن خواهم ساخت. توجه كنيد اين شيطان است كه مستقيما و بدون واسطه به خداوند حرف ميزند . و : ميگويد كه چه ميخواهم . جالبتر اينكه خداوند خواسته شيطان متمرد را نيز برآورده ميفرمايد .

روئيتي ديگر،لَوْ أَنزَلْنَا هَاذَا الْقُرْءَانَ عَلىَ‏ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللهاگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‏كرديم مى‏ديدى در برابر آن خاشع مى‏شود، و از خوف خدا مى‏شكاف ” ديدني با دو چشم انسان .

اما آيا ميشود خود ، خداوند را با اين دو چشم، من انسان ديد ؟وَ لَمَّا جَاءَ مُوسىَ‏ لِمِيقَاتِنَا وَ كلََّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبّ‏ِ أَرِنىِ أَنظُرْ إِلَيْكَ  قَالَ لَن تَرَئنىِ وَ لَاكِنِ انظُرْ إِلىَ الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَئنىِ  فَلَمَّا تجََلىَ‏ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسىَ‏ صَعِقًا  فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَنَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ(143 اعراف .نخست مى‏گويد: «هنگامى كه موسى (ع) به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: پروردگارا! خود را به من نشان ده تا به تو بنگرم» (وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِمِيقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ).

ولى به زودى اين پاسخ را از پيشگاه پروردگار شنيد كه «گفت: هرگز مرا نخواهى ديد» (قالَ لَنْ تَرانِي.

حالا ببينيد خداوند با پيامبر اسلام چه كرد ؟ اين نيز يك روئيت است .

إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقّ‏ِ لِتَحْكُمَ بَينْ‏َ النَّاسِ بمَِا أَرَئكَ اللَّهُ  وَ لَا تَكُن لِّلْخَائنِينَ خَصِيمًا(105 سوره نساء «ما اين كتاب را به حق بر تو فرستاديم تا به آنچه خداوند به تو آموخته است در ميان مردم قضاوت كنى» .

* سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى‏ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنرُِيَهُ مِنْ ءَايَاتِنَا  إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ(1 سوره اسرا ) .پاك و منزه است آن افريدگاري كه سير داد به شب بنده اش را از مسجدالحرام به آن آخرين سجده گاهي كه ، همه خير بود و بركت ،چنين كرديم تا او تنها انساني باشد كه در تاريخ آفرينش زمين ( نموديم ) او را از آيتهاي خود ، بدرستيكه اوست تنها شنونده و تنها بيننده .

( در صورت تمايل به بر رسي اين روئيت ، ميتوانيد به مقاله ” نزول قرآن ،نردبان محمد ” در سايت نادر انتظام مراجه نمائيد ). اين هم يك روئيت است .

در پايا ن ،شايسته است ،بعرض شما همباوران محترم برسانم كه :

اولا، همانطور كه در ابتداي مقاله معروض داشتم ،بيشتر از 230 تا آيه در باب انواع روئيت ها در قرآن كريم آمده ، كه اشاره بهر كدام از حوصله اين مقاله بيرون است .

دوما ، با توجه به تجربه يك عاشق ، قطعا در اين دنيا ديدار معشوق با چشم قلب حتمي است .

سوما ، من با هر سلولي در اين تن سخت بر اين باورم كه ،انسان در نهايت در روز قيامت بديدار معشوق خود نائل خواهد شد . انشاالله . به اميد آن روز .    نادر انتظام  8.20.2012

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.