خواب آشفته یک ملت
بدست mreza • 13 فوریه 2022 • دسته: نوشتارخواب آشفته یک ملت :
هر روز صبح که از خواب بی خوابی دیشب بیدار می شود
به دیوار سیاه صبح نگاه می کند ، سیاه ، برای اینکه سالهاست که دیگر
خورشید در این سر زمین طلوع نمی کند ،
سالهای پیش بعد از نیمه شب ها به نماز نافله می ایستاد ، آرام آرام رود خانه ایمانش از سر چشمه کم آب شد تا رسید به
تنها ادای نماز صبح مانده بود، آنهم به برکت پیش نماز دروغین مسجد محله به قضا کشیده شد .
دیروز شنیدم دیگر چون غذا ندارد آنرا هم قضا نمیکند !!
آنروز ها با طناب ایمان به یاری بی ایمانان هم می شتافت ، آنهم قضا شد .
روز در کویر چه کنم سپری میکند و شب خسته به خانه نیمه خراب باز میگردد .
سر در گوشم گذاشت گفت دردم را تو بنویس ، آنقدر دردم گرفت که قلمم شرمنده شد
اگر زنده ماند یا ماندم دنباله دردش را با نوشتنم تسکین خواهم داد …………
اینجا سر زمین دیروز ………… است .
۱۲ ژانویه ۲۰۲۲ ، نادر انتظام .