Nader Entezam

عید فطر ، لحظه تلاقی دو نگاه ، بر انسان فطری مبارک باد .

اغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرض ، پدید آورنده هستی ، چه کسی را بجز وجود عزیز تو به سروری انتخاب کنم .

پدید آورنده هستی ، تنها ترا به سروری خود در هر دو جهان انتخاب کردم ، بر حیاتم سروری فرمودی ، و بر مماتم نیز و مرا در زمره راست کردارانت قرار ده . آمین

توئی که با سر انگشتان رحمتت ، دانه ام را در اقیانوس حکمت و عظمت خود شکافتی ، برنگ خود بس زیبا  نقاشیم کردی ، بر عرشه کشتی خلقت به زمینم سفر دادی ، در قلب تپنده زمین رشدم دادی ، به امانت آگاهی خود مفتخرم کردی و بزیر چتر ولایت عشق خود به هستی عاشقم کردی و بهنگام  دل تنگی هام دریچه فطرتم را بسوی عرش رحمتت گشودی و می گشائی و برای اطمینان خاطر از گنجینه ای را که بنام فطرت خدائیت درژن عشق بخودت در درونم تا لحظه دیدار بدست خود و بدور از چشم دشمن و دستبرد ناخلفان نهادی به پیامی را که به ابراهیم دادی دلگرمم کردی و فرمودی :

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتىِ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَْا  لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ  ذَالِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَاكِنَّ أَكْثرََ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (  بر گیر طناب دین حنیف را و راست گردان رویت را برای دین حق گرای ،  آفرینش خدا را که آفرید انسان را بر آن ، نیست تغییری آفرینش مر خدا را ، این است آن دین راست و درست ولیکن اکثر مردمان نمیدانند .

ای آنکه اول از همه نامم در دفتر افرینش و صحیفه ایجاد تو افتاد ، خلعت خلقتم بخشیدی و در کنف عنایت ربانی پرورشم دادی و مشمول احسان خود ساخته ، از خوان کرم و سفره انعام عام غذایم دادی ، نسخه عاشق شدن را در طاقچه خانه قلبم به امانت گذاشتی ،  باز با من بر کرم اولیه و محبت گذشته باش . مرا عاشق بمیران .

خداوند رحمان ، بما گفتند عید فطر تصویر کوچک قیامت توست ، روزی که ما سالی یکبار به باز خوانی سناریوی فطری خود باز میگردیم ، روزی که کارنامه نقاشی های دیوار امانت ترا با اعمال سی روز و شب گذشته خود نقاشی میکنیم و آنرا در راه بازگشت بسوی تو تقدیمت میکنیم .

خداوندا ، پیروان عیسا فرزند مریم دو پدیده نو ظهور هستی در چنین روزی از تو درخواست عیدی کردند و تو ؛

کریمی که از خزانه غیب ، کبر و ترسا وظیفه خور داری ،

دوستان را کجا کنی محروم تو که با دیگران نظر داری .

فطرت ، کتاب روان شناسی انسان است ، اگر برای انسان فطرت قائل نباشیم مسخ انسان معنائی ندارد ، یعنی تا برای انسان یک واقعییتی ، یک فطری ، یک ماهییتی قائل نباشیم نمتوانیم نمی توانیم قائل به از خود بیگانگی او شویم . فطرت دانشگاه پرورش ماست ، اگر بدروس آن توجه کنیم خداوند هستی را بر معلمی روان شناسی مان پذیرفته ایم .

عید فطر بر شما مبارک ، روز یکشنبه بهنگام بازگشت بسوی معشوق ،  ما را نیز یاد کنید .

چهار شنبه بیستم ماه می ۲۰۲۰ ، آمریکا . نادر انتظام .