نقدي بر مقاله علي اصغر حاج سيد جوادي
بدست Nader • 27 ژانویه 2015 • دسته: نوشتاربنام خداوند مدافع بیان و قلم ؛
جناب علی اصغر حاج سید جوادی
در آینه علم خود کدام خدا را میبینند ؟! ؛
در اولین روزهای پس از انقلاب که ، شماره های نخستین روز نامه انقلاب اسلامی در ایران منتشر میشد ،با چه عجله ای خودمان را به دکه روز نامه فروشی محل میرسانیدیم تا نکند که روز نامه تمام شود و ما از آگاهی از اخبار روز عقب بمانیم ؟ .
آن روز ها ابوالحسن بنیصدر با تفکر های راست و چپ و میانه بحث آزاد میگذاشت و روز نامه آن را به چاپ میرساند . در آن روز ها در اندیشه هیچ کدام از ما نمی گنجید که ، بعد از مصدق بزرگ ،ابوالحسن بنیصدر نیز تا به این حد ، هم به آزادی معتقد باشد ، وهم بپای حفظ و احترام به این حق ذاتی انسان با پرداخت هر بهائی ایستادگی و استقامت کند ؟! . خیلی ها تصور میکردند که ، بهر صورت بنیصدر در یک جائی مجبور میشود حد اقل کمی کوتاه بیاید و برای حفظ آب و نانش هم که شده ، بعضی از آزادی ها را فدای مصلحت حفظ منافع خود کند . در پس کودتای ایران بر انداز و نسل کش رژیم بر علیه اولین منتخب ملت ، بنیصدر اقدام به شالوده ریزی یک دیوار ، بنام روز نامه انقلاب اسلامی کرد !! تا مدافعان حقوق ذاتی انسان ، دفاعیه خود را بر آن دیوار بنویسند ؟؟ اقدام به اجرای این اراده با مشکلات فراوانی روبرو شد ، تهدید جانی برای او و خانواده اش ، ترس از شناسائی کسانی که بهر طریق خشتی را برای ایجاد این دیوار هدیه می کنند از طرف مزدوران رژیم ، نبود امکانات مالی ، کمبود آش پزان خوراک فکری ؟؟!! و محدودیت های بی شمار دیگری که بر سر راه نشر این روز نامه وجود داشت ، بنیصدر را به این فکر وا داشت که ، برای دفاع از آزادی و استقلال ، باید یار گیری کرد ، خوب بیاد دارم ، بسیاری از ما ها با عمله گی ، برای ساعتی ۲ دلار اقدام به پرداخت مبلغ ناچیزی از این هزینه گزاف را به عهده گرفتیم .
بهر صورت آن دیوار کاغذی ؟؟ روز نامه دیروز آنقدر دوام آورد تا در چرخش مسیر انتشار اطلاعات تبدیل به دیوار بلند در یک دژ مستحکم سایت انقلاب اسلامی امروز شد ، تا هر کس حرفی برای دفاع از حق ذاتی انسان ، اعم از آزادی حیات ، بیان و قلم را دارد بتواند نظر خود را بر این دیوار بیاویزد ؟!!. در این رهگذر ( خداوند ، بیان و قلم را سپاس که ، به او و به همه ما این فرصت را عنایت فرمود) .
در پس وقوع تراژدی پاریس اکثر هموطنان گرامی من ، به نا حق ، به همراه جمع بزرگ (حق کشان ) قدرتمند ؟! وفرقه های کوچک ( سر بران اخلاق ) ؟! دین اسلام را نیز بر سر دار بردند !!. در این رهگذر در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۵ مقاله ای به قلم جناب علی اصغر حاج سید جوادی تحت عنوان ” هجوم خدا سالاری به مردم سالاری ” نیز بر دیوار سایت انقلاب اسلامی آویخته شد ؟!. جناب حاج سید جوادی در ابتدای مقاله خود چنین مرقوم فرموده اند ”
آینه گر نقش تو بنمود راست خود شکن آئینه شکستن خطاست گلولههائی که همرا با نعرة «الله اکبر به قلب قلمزنان نشریة چارلی هبدو شلیک شد مظهر هجوم ظلمت خیمه نشینان قرن هفتم میلادی به روشنائی قرن بیست و یکم میلادی است. جنگ مسجدِ مدینه و آگورایِ* آتن است، مسجد مکان سجده و اظهار بندگی به خالق یکتا و استماع وعظ یک سویه واعظ از فراز منبر است؛ آگورا میدان اجتماع شهروندان آتن آزاد نه برای شنیدن مواعظ یک سویه شریعت مداران بلکه برای بحث و شور و مصلحت اندیشی جمعی بر سر مسائل زندگی عمومی و روابط اجتماعی جامعه است. این مسجد از زمان هجرت بنیانگذار اسلام از مکه به مدینه در سال 622 میلادی تا امروز، یعنی سال 2015 میلادی بر محور ایمان به مثلث توحید و نبوت و معاد، یعنی حبس حرکت و پویائی انسان درکشف و شناخت خود و طبیعت پیرامونی خود ادامه دارد. امّا آگورای آتن پس از قرنها جست و خیز و عبور از ظلمات توحش قرون وسطائی و محاکم تفتیش عقاید بنیاد گرای مسیحی به مجلس شورا و یا پارلمان یا نهاد قانونی متکی به رأی و انتخاب شهروندان آزاد تبدیل شد “.
نگارنده این کوتاه قلم ، هر گز تصور نمی کردم ، روزی فرا خواهد رسید که ، من زنده باشم و این افتخار نصیبم گردد تا ، نه در برابر قلم بزرگ و توانا و مدافع آزادی جناب حاج سید جوادی گرامی سطوری را بر صفحه کاغذی بنویسم ؟؟!!! ، بل ، تنها به عنوان یک دین مدار ،در حضور مبارک ایشان این سوآل را مطرح کنم که ، با توجه به حضور دهها آیه مبنی بر عطای آزادی به موجود انسان ، و دفاع از آزادی بیان او ، و ستایش از قلمی که حق را ؟ بنویسد ، در قرآنی که به محمد خیمه نشین ، در ( غار ) در ۱۴ قرن پیش نازل شده ، آیا جناب حاج سید جوادی گرامی و عزیز خدای محمد خیمه نشین را در کدام آینه رویت فرمودند ؟؟!!که ، سطوربالا را در ابتدای مقاله وزین شان مرقوم فرمودند ؟!!.
من سخت بر این باورم که ، تلاش بی وقفه جناب حاج سید جوادی گرامی مبنی بر دفاع از حق آزادی قلم در درازای عمر پر ثمر و مبارکشان بر هیچ انسان حق جوئی پوشیده نیست .
من مطمئن هستم که جناب حاج سید جوادی گرامی ، هزار سال سلطه مرگ زای کلیسا بر اروپا را به حساب پیام ، پیامبر عشق و محبت فرزند مریم پاک نمیگذارند ؟؟ .
جناب استاد گرامی ، اجازه فرمائید بعرض مبارکتان برسانم که ، من نیز ، به همرا ه چرخش قلم توانا و مدافع آزادی بیان و قلم شما در هر سطری که مرقوم فرموده بودید با تمام نا توانی جسمی که دارم به رقص و پایکوبی پرداختم !!!.
نمیدانم که جناب عالی مستحضر هستید که ، این بنده نیز همانند میلیونها هموطن در بند ، درون و برون کشور بسیار عزیزمان ، حلقوم فشرده ، همین زبان بران و قلم شکنان مستبد و خدا نا باور وطنم هستم ،اما با تمام کوتاهی ارتفاع علمی ، قـلمی و زبانیم ، متواضعانه بعرض مبارک شما استاد فرهیخته میرسانم که ،
همانطور که حضرت عالی نیز اشاره فرمودید و این بنده هم در مقاله ئی تحت عنوان ” حق و اخلاق در زیر گیوتن پاریس ” اشاره مختصری به اینکه دولت های مسلط هم دیروز و هم امروز حق دیگر انسان ها را به مسلخ زور گوئی های شان بردند و می برند ؟!! و در نهایت تاسف فرزندان آن پدر و مادر کشته ها و خانه سوخته ها ی دیروز و آوارگان و زاغه نشینان امروز با توجه به عدم گوش شنوا در جهان غرب و کشور های استبدادی زیر سلطه ، بنا چار با یک برداشت کاملا غیر قرآنی و ضد دین اسلام رحمانی و مدافع قلم و آزادی انسان ، مرتکب چنین جنایاتی میشوند و در این مدار بسته جنایت و خشونت تنها انسان کم گناه و یا بی گناه قربانی میشود ؟؟!!. که بسیار هم تاسف آور هست و من بعنوان یک مسلمان همانند همیشه با تمام وجودم از قربانیانی که تحت هر عنوانی بنام دین من هر اذیت و آزاری را متحمل شده اند پوزش خواسته و باز هم از همه گان تقاضای عفو دارم .
بزرگوار استاد محترم ، حمتی نیک میدانید که قصد جسارت در حضور را نداشتم ، اما تصور کردم که در پی ، بی عدالتی های مستمر ، مخصوصا آنچه بنام دین من بر آن بزرگوار و دیگر انسان ها روا داشته شده ؟؟!! چنان بر زخم آن گرامی استاد محترم نمک پاشیده اند ؟؟؟!!! که اشتباها اقدام به درج چنین مرقومه ئی فرموده بودید . به همین دلیل جسارتا ، چنین سوآلی را مطرح کردم که ، آیا شخص عالم و آگاهی همانند جناب عالی ، آن خدای رحمت را در کدام آینه خدائی ؟ و نه قاتلین و قلم شکنان و زبان بران به اصطلاح مسلمان مشاهده فرموده اید ؟؟؟!!.
بهر صور نیک بدانید که دوستتان دارم و همیشه قدردان زحمات قابل ستایش آن گرامی استاد بزرگوار بوده ، و برای شما از خدای محمد تقاضای عاقبت به خیری ،توام با سلامتی را دارم . باز هم سپاس .
نادر انتظام .
۲۷ ژانویه ۲۰۱۵ آمریکا