بازگشت ساز جناب بتهوون به جمهوری خلق چین

بدست • 14 سپتامبر 2016 • دسته: نوشتار

مرگ جمهوری در هواپیمای ایر فرانس و هجرت اسلام از ایران و شکستن ساز شیر خان ؛
زمانی که در اول اکتبر ۱۹۴۹ جناب مائو جمهوریت خلق چین را اعلام کرد ، ما بچه های کلاس اول دبستان ۶ ، ۷ ساله بودیم ، در آن زمان در ده ما تنها ۲ تا رادیو آندریا وجود داشت که باطری آن از خود رادیو بزرگتر بود .
در آن زمان به جز نوشتن ۲۰ بار ؟! از روی یک صفحه از کتاب اول دبستان که آنرا مشق شب می نامیدند ، ما بچه ها را دیگر تفریحی نبود . شاید معلم ما نیز به پیروی از انقلاب فرهنگی در چین ؟ شبی ۲۰ بار مشق را بر ما تحمیل میکرد تا ما از نظر فرهنگی از کشور چین عقب نه مانیم ؟ .
از کارهای مهمی !! که در جمهوری خلق چین امر به اجرا شد یکی قطع را بطه با امپریالیسم آمریکا بود . در رهگذر این انقلاب کبیر ؟ ساز جناب بتهوون نیز بدلیل غربی بودنش ! به صندوق گنجه مادر بزرگ سپرده شد و در پس این حصر خانگی کلید آن صندوق گنجه نیز به زیر تشک مادر بزرگ پنهان شد .
در طول این سالها هر کس از ساز جناب بتهوون خبری میگرفت ، از اصحاب فتنه ؟ و نوکر امپریالیسم آمریکا نامیده می شد .
و هر بار که کسی به این بهانه به زندان می افتاد و یا به حکم حاکم شرع شلاق میخورد ، روح جناب بتهوون در قبر به لرزه می افتاد و فریاد میزد که گناه من چیست ؟! . سالها گذشت و هزاران انسان بی گناه بخاطر علاقه به فرهنگ غرب و مخصوصا ساز جناب بتهوون در آن سر زمین و همچنین ملت های دیگری که در عاشورای اول اکتبر ۱۹۴۹ به زیر آن علم ، سیاه پوش شده و سینه میزدند بجرم کمونیست ( بی خدا ) و یا مائوئیست ( نا باور مند به امام زمان ) مورد هزاران شکنجه جسمی و روحی قرار میگرفتند و مردند !!.
هفته گذشته یعنی در ماه آگوست ۲۰۱۶ یکی از ساز زنهای فارغ التحصیل دانشگاه استنفرد در آمریکا کتابی را تحت عنوان بازگشت ساز بتهوون به چین منتشر کرد ( شاید هم که من در این زمان از انتشار آن آگاه شدم ) که یکی از بزرگترین ارکسترا های جهان در یکی از بزرگترین سالن های چین برنامه موسیقی جناب بتهوون را به بهترین وجه ممکن اجرا کردند و مورد استقبال موسیقی دانهای چینی و مردم قرار گرفت !!.
در حالی این مقاله را میخواندم که جناب اعلم الهدای رئیس حکومت خود مختار و والی بلا عزل استان خراسان گفتند کنسرت حرام و کنسرت گذار به زیر شلاق ؟! ولو موسیقی صد در صد خالص و ناب ایرانی در مشهد و آنهم کنار قبر امام رضا ممنوع و همه شما ها از نت نویس و اجرا کننده و برگزار کننده کنسرت و خواننده ، حتی استاد شهرام ناظری حق ورود به استان خراسان را ندارید و البته این در حالی بود که صدای گوش خراش ناقاره زنهای حرم ، مجلس حضرت امام رضا علیه السلام و خانواده معصومشان را در کنار ضریح مبارک و مقدس ، گرم و گرمتر میکردند !!.و صد البته که گوش شیعیان ( داخلی و خارجی ) صیغه کننده زنان شوهر دار و بی شوهر ایرانی در همین شهر به هیچکدام از این فرمایشات بدهکار نبود !.
که صد البته این تجاوز کاران مجاز !! به ناموس زن ایرانی از مجالس خصوصی که در هتل های ، نه کنار حرم ، بلکه نزدیک حرم !! عکس زن لختی را که در پس انجام غسل واجب جنابت ؟؟!! از زیر دوش حمام هتل به داخل اطاق خواب اشتراکی مردان عرب ؟ شاد و خندان بیرون می آمد را در شبکه های اجتماعی منتشر میکردند !!. و به ریش جناب اعلم الطغی با صدای بلند ، بلند تر از صدای ناقاره ها می خندیدند . و همه این فجایع از زمانی شروع شد که رهبر کبیر انقلاب در هواپیمای ایر فرانس در جواب خبر نگاری که از ایشان پرسید ” حضرت آیت الله پس از سالها بازگشت به وطن چه احساسی دارید ؟ ” و ایشان در نهایت نا باوری جهانیان گفتند ” هیچ ” ؟؟!!. در آنروز شوم ایشان با ابراز صادقانه این بی احساسی به آن وطن از جهان زیباتر، مرگ جمهوریت را در سر زمین ما اعلام کردند .
وصد افسوس که ، برای آن ملت تب دار دیگر دیر شده بود که از فرودگاه و خیابانها به خانه های خود باز گردند و حضرت امام هم بر این موج سوار شدند و در جواب به سوآل یک ملت دال بر ” پس آن وعده و وعید ها چه شد ؟” فرمودند خدعه فرمودم !!.
و چه تلخ که با ورود ایشان به ایران ، اسماء عربی و فرهنگ اعراب بدوی همراه با غم ها و غصه ها و عزا داری هایشان جای گزین اعتبار و نماد فرهنگ چند هزار ساله ایرانی آن سرزمین شۗد !! اسلام و اخلاق جوانمردی علی گونه هر دو شبانه از قلب ملت رخت هجرت بر بستند و رفتند .
در آن روزگار در ده ما یک ساز زن ( شیر خان که خدایش او را رحمت کند ) بود که هنرمندانه هم در عروسی ها ساز میزد و همه را به وجد می آورد و هم در روز عاشورا بقول خودش ساز وارونه میزد و همه را می گریاند که ، به برکت انقلاب مردم انقلابی ده ما که از ملت چنی نیز اقلابی تر شده بودند !! بجای بازنشسته کردن ساز شیر خان ، آنرا شکستند ؟! و او را نیز خانه نشین کردند تا مرد ؟!.
گرچه برای بر شمردن ابعاد فجایعی که بر هستی این ملت که ، در راس آن رواج بی اخلاقی می باشد ، نیاز مند مثنوی با یکصد هزار من کاغذ می باشد ، اما روزی فرا خواهد رسید که مردم خراسان بر مزار جناب اعلم الطغی ساز شیر خان را بصدا در خواهند آورد و فرا رسیدن آن روز دیر نخواهد بود .
پس بر نسل جوان ایران است که ، دین تان ، اخلاق انسانی تان ، حفظ فرهنگ پارسی تان را به هیچ کدام از این خائنین به ایران و ایرانی نه سنجید ، بر حق، تا بازیافت استقلال و آزادی و کرامت انسان و حفظ محیط زیست به ایستید و مطمئن باشید که روزی نچندان دور هم جمهوری به ایران عزیز باز خواهد گشت و هم ساز شیر خان به ده ما . بامید آن روز.

چهاردهم سپتامبر ۲۰۱۶، آمریکا

نادر انتظام

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.