به ضحاک زمان

بدست • 28 نوامبر 2022 • دسته: نوشتار
ضحاک زمان ، به افق سرخِ وطنم نگاه کن
دیشب آفتاب را دیدم که ، در پس ابر سیاهی
چهره در هم کشیده
پرسیدم ترا چه شده که ، ظهر غروب کردی
گفت به تنگ آمدم
زمانی که ، گلوله فرمانبر نا جوانمرد ضحاک را دیدم که ،
بر سینه کودکی سر می کشد و آن طفل معصوم
در حالی که در خون خود غسل تعمید میکند
انگشتش بسوی عکس ضحاک زمان اشاره می رود و می گوید
فردا ، خواهرم ، برادرم ، همکلاسیم و همسایه ام
خونت را در ظرف انتقام می جوشانند
و بسوی آسمان می پاشند و از خون من و ما ابر ها گلگون میشوند
و باران سنگ مزار ما را با آب دیده آن ابر ها میشوید
و ضحاک در خون غلطیده در آتش خشم خلق می سوزد
و پس فردا ، ابرهای سفید بهار آزادی بر این
وطن از جان عزیز ترم می بارند و روان شهیدان وطن
سرود آزادی و آبادانی تو ایران عزیز را در هستی طنین می اندازند
و چقدر جای ما خالیست
و شما که ماندید ، این پیروزی بر شما فرخنده باد
۲۸ نوامبر ۲۰۲۲ ، نادر انتظام .

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.