سلامتی که قدرش را ندانستیم
بدست Nader • 17 ژانویه 2021 • دسته: نوشتارعزیز دلم ، منو ببخش که قدرتو ندونستم ؛
چه شب ها که در آغوش نرم و لطیف تو خواب راحت داشتم و
با بغل کردنت به اوج آرامش میرسیدم ، حیف ،
حیف از صبح های شادی که بهم لبخند میزدی ، حیف
از آن روزهائی که با یک تلنگر بیادم می آوردی که چقدر شکننده هستی
حیف که صدای در حلقوم شکسته تو رو بگوش جان نشنیدم ، حیف
حیف که چقدر تو گوشم خواندی که موظبت باشم ، غرورم اجازه نداد ،
چه بسیار قول ها که دادم و پیمانها که با تو بستم و عهد شکستم ، حیف که ،
از آنهمه التماس که ، در پس هر خطای من به من کردی و من نفهمیدم و به تو و به خودم لج کردم ،
حیف ، دلم لک زده برا آن روز ها که به همراهم بکوه نوردی می آمدی ، بهترین غذا ها رو برام
روی سفره دلت قرار مدادی ،
چقدر تو مهربون بودی و من قدرتو ندونستم ، همیشه التماسم میکردی که ، مواظب خودت باش ، منو از دست بدی همه چیزت رو از دست دادی و من گوش نکردم ،
عزیز دلم ، اگه میشه منو ببخش ، حلالم کن ، حیف امروز که رفتی و مشکل که دیگه بر گردی ، یادم اومد ه که چه جواهر نایابی رو از دست دادم ، یادت بخیر
عاشقتم ، عذر میخوام ، بر گرد . امروز بیشتر از هر زمان بتو نیاز مندم ، توانم رو از دست دادم ، محتاجتم ، یک بار دیگه …………
همراهان گرامی من ، زیرا که بسیار دوست تان دارم ازشما استدعا دارم مواظب بهترین یار زندگیتون باشید ،
اسمش سلامتی روح و جسمتون هست .
یازده ژانویه ۲۰۲۱ . نادر انتظام